معنی ریاضى دان آلمانى
حل جدول
ریمان
گاوس، ریمان
ریاضى دان فرانسوى
شارل میشل پیکار
دالامبر
شارل امیل پیکار
ریاضى دان اسکاتلندى
جان نپر
جان نِپِر
ریاضى دان سوییسى
لئونارد اویلر
اویلر
موسیقى دان آلمانى
برامس
هاندل
شیمی دان آلمانى
نرنست
ریاضى دان بزرگ فرانسوى
دالامبر
فیلسوف و ریاضى دان فرانسوى
بلز پاسکال
لغت نامه دهخدا
دان دان. (ص مرکب) متفرق و پاشان و پراکنده و از هم جدا. (ناظم الاطباء). دانه دانه.
- دان دان بیرون زدن، دانه ها بیرون آمدن بر اندام در بیماری سرخک و آبله مرغان و حصبه و جز آن.
معادل ابجد
1188